نسل ِ من

شغل تکنسین تعمیر و نگهداری هواپیما از اهمیت بالایی برخوردار است و درست است که هدایت هواپیما به عهده سر خلبان است اما بخش اعظمی از تامین پرواز بی خطر  به عهده متخصصان تعمیر و نگهداری هواپیما ست. بر همین اساس لازم است که وی در پایان آموزش و هنگام فارغ التحصیلی قسم یاد نماید تا از کلیه حقوق و اختیاراتی که به او اعطا شده است پاسداری کند .

مسئولیت پذیری یک متخصص تعمیر و نگهداری هواپیما در همه ی سطوح ارتباط مستقیمی با کاهش میزان ریسک های پرواز دارد به همین منظور پای بندی  به سوگندنامه ذیل که در مراسم تحلیف متخصصین تعمیر و نگهداری قرائت می گردد ضروری و اجتناب ناپذیر است.


"متن سوگند نامه متخصصین تعمیرات و نگهداری هواپیما"

"من به عنوان یک متخصص نگهداری هواپیما سوگند یاد میکنم تا از کلیه حقوق و اختیاراتی که به موجب مقررات هوانوردی به من اعطا شده است پاسداری کنم.

سوگند یاد میکنم که تمامی دانش و مهارت خود را به منظور حفظ سلامت هر پرواز بکار گیرم و در این راه با تصمیم گیری و قضاوت های شغلی خود ، همچنانکه برای خود و عزیزانم عمل میکنم زندگی دیگران را از تهدید خطر و نابودی محافظت کنم.

من برای پاسداری از این سوگند به خویشتن اجازه نخواهم داد که فراتر از محدوده دانش و تجربیات خود عمل کنم و به دیگران نیز در هر پست و مقامی که باشند اجازه نخواهم داد تا بتوانند نظریات و اقداماتی که برخلاف کتب و مراجع مجاز هواپیماست را جامه عمل بپوشانند.

من برای پاسداری از این سوگند اجازه نخواهم داد تا به هر دلیلی شک و تردید در قضاوتها و تصمیماتم راه یابد زیرا ایمان دارم که هیچ دلیلی نمی تواند آنقدر فوری مهم باشد که بر انجام کار صحیح و اجرای تصمیمات قانونی ارجحیت یابد.

من به روشنی دریافته ام که مسئولیت شغلی متخصصین نگهداری هواپیما بسیار خطیر و حیاتی است. بنابراین به عنوان یک متخصص از خداوند یاری می خواهم تا مرا در پیشبرد هدف های جامعه هوانوردی و حرکت در تعالی اندیشه ام یاری فرماید."


پی نوشت: همیشه سوگند نامه قاضی و پزشکان برام از جذابیت خاصی برخوردار بوده، هیچ وقت فکر نمی کردم خودم ناگزیر بشم برای قرائت چنین سوگندنامه ای.

  • محسن جمشیدی
در چه جهنمی، خیالِ بهشتی شدن داریم؟
  • محسن جمشیدی
اینکه دقیقا از کجا و چه طور شروع کنم رو نمی دونم.دیشب شب شیک و به یاد موندنی ای بود.اینو فاضل موقعی که داشتیم سوار ماشینش می شدیم برای اینکه از هر کدوم بریم سمت خونه ی خودمون گفت.واقعا هم شب به یاد موندنی و شیکی بود.محمد امین همه رو دعوت کرده بود خونشون به صرف افطاری و خوشگذرونی دسته جمعی. به غیر از من باقی جمع همه از نخبه ها و نوابغ عصر حاضر بودن.همه هم دوره ای و سال اخری یه فراغت از کارشناسی دانشگاه صنعتی شریف بودند.علاوه بر اون می شه گفت هر یک توی زمینه ای حرفی برای گفتن داشتن.
من قرار بود یه نیم ساعتی زود تر برسم تا به محمد امین توی محیا کردن سفره افطار کمک کنم.اما تقریبا هم زمان با دو سه نفر از دوستان دیگه رسیدم.مسعود و محمد و فاضل. مسعود فارغ التحصیل شده بود، اونم توی دو رشته:مکانیک و هوافضا.از همه ی جمع بزرگتر بود و البته شرایطش عالی تر.محمد شیمی می خونه، از همه جمع سنگین وزن تر و البته خصوصیات خاص خودش رو داره.مثلا بعد از افطار موقع تفسیر یکی از اشعار حافظ بی پرده گفت من که نفهمیدم چی شد منم گفتم همه نفهمیدن اما تو از همه صادق تر بودی به زبون اوردی.فاضل هم مکانیک می خونه اما بیشتر ادبیات می خونه تا مهندسی.خیلی سرش تو کتب ادبیات و اشعاره.پدر بزرگش جزو اولین اساتید دانشگاه تهران بوده و خودش هم صاحب فضل و کمالاتی یه که باید از نزدیک باهاش برخورد کرد و دید.
سفره رو پهن ککردیم و دونه دونه چیدیم.توی این فاصله زارع و وحید و شاخص هم رسیدن.زارع رو فیلسوف صدا می کردیم از بس که سرش توی مطالعات در این زمینه ست و مسلط به عربی یه و قصد ادامه تحصیل تو رشته ی فلسفه علم رو داره.وحید که من مثل بقیه خیلی دوستش دارم و فوق العاده ست.شاخص هم که اخرین نفری بود ک به جمع اضافه شد خیلی نسبت به رفتار و رسوم ما هنوز واقف نشده چرا که تازه سه چهار ساله به ایران اومده و قبل از اون توی فرانسه به دنیا اومده و بزرگ شده و اصالتا ایرانی یه.
اذان رو دادن و دور سفره جمع شدیم.افطار کردیم و خدا رو شکر نگ به رنگ و طعم به طعم همه چی محیا بود.بعد سفره افطار خودمون غذا رو کشیدیم و چه سلیقه ای هم به خرج دادیم.کلی هم شوخی و خنده به راه بود سر سفره که دیگه گفتنی نیست.یعنی از حوصله مطلب خارجه.
بعد سفره هر کس دعایی کردو همه آمین گفتیم.
سفره هم با همت جمعی جمع کردیم و ول یکی با حافظ مشغول شدیم و بعد یه مقدار با روز قدس شوخی کردیم و گذشت.بعد صرف میوه گفتیم بریم پارک.که مادر و پدر محمد امین که بیرو از خونه بودن هم برگردن و به زندگی شون برسن.
رفتیم بیرون و تصمیم بر این شد که بریم مسجد جامع نماز ها رو بخونیم.اونجا بسته بود، رفتیم امامزاده.
بعد از امامزاده حرف از خانقاه شد که هیچ کدوم از دوستان ندیده بودن از نزدیک منم شدم راهنما و با هم رفتیم به سمت خانقاه، خوب مسلما بسته بود و فقط از بیرون سرکی کشیدیم و رفتیم پارک دوره هم نشستیم.
ساعت حدود یک بامداد بود که هر کدوم دونه دونه جدا شدیم و شب به یاد موندنی ما به پایان رسید.
  • محسن جمشیدی

خوب لزومی نمی بینم که به تعریف اندیشه و تبیین تفاوت اندیشه و پندار و ... بپردازم.مهم اصل قضیه است که تا حدودی مشخص است و نیاز هم نیست خیلی دقیق باشد.می خواهم از فکر کردن و سکوت اندیشمندانه حرف بزنم.
قصدم هم اصلا نقد وضعیت موجود نیست فقط می خواهم روزمرگی هایمان را مرور کنم و ببینم اندیشه تقریبا چقدر در زندگی ما جای دارد.
مطمئنا غالب افراد حتی اگر نه زیاد اما کم هم حرف نمی زنند.خوب در پس این حرف ها باید تحلیل ها و تفکرهایی باشد و اگر نیست پس حرف نمی زنیم و در اصل ور می زنیم.حرفی که در پس ان تحلیل و اندیشه نباشد فرق چندانی با پارس سگ همسایه و یا عر عر خران روستای ایپک آباد صفلی ندارد.و ان حرفی هم که از پی تحلیل می اید ارزشمند هم که نباشد حداقل بی خود نیست.

  • محسن جمشیدی
بخش دوم
در بخش قبلی پیرامون خود رشته ی تحصیلی تعیر و نگهداری و البته مراکز ارایه دهنده ی این سطح و نوع از آموزش صحبت نمودیم.
در این مقال پیرامون سرفصل های آموزشی در این رشته مطالبی را در خدمتتان قرار می هم.
در سیستم آموزش علمی-کاربردی که سیستم گسترده تری در زمینه آموزش این رشته می باشد دروس ارائه شده در قالب 63 واحد درسی پیش نیاز، پایه، اصلی و تخصصی با طول دوره ی 1744 ساعت آموزشی و 496 ساعت آموزش تکمیلی به علاوه ی 5 پنج واحد کارورزی و کاربینی با طول دوره ی 512 ساعت و همجنین 12 واحد عمومی مشترک میان تمامی رشته های تحصیلی با طول دوره ی 208 ساعت آموزشی تدریس و ارزیابی می گردند.
این دوره ی آموزشی در مراکز آموزش علوم هوانوردی آزاد و غیر دولتی که بصورت آموزش غیر آکادمیک تدریس و ارائه می گردد تنها شامل تدریس 13 سرفصل آموزشی تحت عنوان ماژول های مورد ارزیابی در آزمون سازمان هواپیمایی کشوری می باشد.توضیحات تکمیلی پیرامون آزمون سازمان هواپیمایی کشوری را در بخش بعدی اراده خواهیم داد.
  • محسن جمشیدی

بخش اول

در باب عنوان مورد بحث حرف های بسیاری زده شده است که با یک جستجوی ساده در اینترنت می توانید اطلاعات ارائه شده در این زمینه را به هر زبانی مطالعه کنید اما چیزی که برای من روشن است این بوده که اغلب اطلاعات ارائه شده بسیار سطحی بوده و واقعا مورد نیاز کسی که در این زمینه سوال دارد نمی باشند.
در این جا سعی نموده ام که سوالاتی را که خودم با آن ها دست و پنجه نرم نموده ام و در اینترنت و مخصوصا به زبان فارسی چیزی برای مطالعه و دستیابی به جواب نیافته ام و بعد تر ها با سعی بسیار به جوابشان رسیده ام را پاسخ دهم.
در اولین گام باید گفته شود که تعمیر و نگهداری هواپیما ترجمه ی ناقصی از ترکیب "Aircraft Maintenance" بوده و در اصل ترجمه ی ترکیب "Aiplane Maintenance" می باشد که خود یک اطلاع غلط و بدون ریشه می باشد چرا که Aircraft به هر وسیله ی ترابری هوایی اطلاق می گردد و Airplane تنها شامل دسته خاصی از پرندگان می باشد و ترکیب رایج در صنعت "Aircraft Maintenance" بوده که به دامنه ی وسیع تعمیر و نگهداری در صنعت هوانوردی "Aviation" اشاره می کند و ترکیب "Aiplane Maintenance" غیر رایج و غیر اصولی برای این حیطه می باشد.
در تعریف این مقوله باید گفت که: تعمیر و نگهداری هواپیما را می توان مجموعه ای از علوم مهندسی، فنی و استانداردها و مقررات لازم جهت تامین و تضمین شرایط مناسب کارکرد سیستم های مختلف هواپیما دانست. با توجه به اینکه هواپیما ابر- سیستم پیچیده است یک تعمیر و نگهدار هواپیما باید اطلاعات جامعی از مباحث مطروحه در علوم مهندسی مکانیک، هوافضا و اویونیک را داشته باشد و با مقررات و استانداردهای ذیربط آشنا باشد.
در این حیطه به غیر از رتبه بندی های رایج سازمانی دو سطح آکادمیک کاردانی با عنوان "َAircraft Maintenance Technician" یا AMT و سطح کارشناسی با عنوان "Aircraft Maintenance Engineering" یا AME تعریف شده است.
از نظر آموزشی نیز آموزش های مورد نیاز دوره های کاردانی و کارشناسی این رشته امروزه در چندین مرکز آموزشی اعم از دانشکده دولتی و مراکز آموزش علمی کاربردی صورت می گیرد که مراکز و دانشکده های ارائه دهنده این رشته را در زیر نام می بریم.

1.دانشکده صنعت هواپیمایی کشور (مرکز آموزش عالی فرودگاهی)
2.مرکز آموزش صنعت هوانوردی تهران(علمی کاربردی)
3.مرکز آموزش صنعت هوانوردی مشهد(علمی کاربردی)
4.مرکز آموزش صنعت هوانوردی بندرعباس(علمی کاربردی)
5.فنون وخدمات هوائی تهران-سماپران(علمی کاربردی)
6.فنون وخدمات هوائی مشهد(علمی کاربردی)
7.علوم و فنون هوایی مشهد(علمی کاربردی)
8.علوم و فنون هواءی کرمان-دانشگاه بلدالامین(علمی کاربردی)
9.بوتیا ماهان کرمان (علمی کاربردی)
10.مرکز آموزش پژوهشگاه صنایع هوایی (علمی کاربردی)
11.مرکز آموزش صها-دانشگاه مالک اشتر (علمی کاربردی)

تنها بعضی از مراکز مورد اشاره در لیست بالا قادر به ارائه ی دوره کارشناسی تعمیر و نگهداری هواپیما می باشند.این مقطع در دانشگاه جامع علمی کاربردی با عنوان کارشناسی تکنولوژی (فناوری) هواپیما آموزش داده می شود.
ادامه دارد...

  • محسن جمشیدی

خواستم از لذت متن بگویم و از رولان بارت اما دیدم که پیش از بهتر گقته شده و به بازنشر متنی که زهره روحی در این باره نوشته بود اکتفا کردم، در ادامه متن مقال ایشان آورده شده است:

نقد و بررسی کتاب لذت متن، رولان بارت
«کیست که امروزه خود را کام‌جو بخواند و سر خود را هم بالا بگیرد»!؟....(رولان بارت، 1382:ص90).
شاید بتوان گفت کل کتاب «لذت متن»، تشویق ساختارشکنانه‌ای‌ست‌ در جهت کام جویی؛ کام‌جویی‌هایی که به دلایل ایدئولوژیکی و اقتصاد برخاسته از آن (تحت عنوان فرهنگ و تمدن)، یا در متن سرکوب شده و یا از فرط خودسانسوریِ غیرارادی به فراموشی سپرده شده‌اند. (درست همانند بخشی از تن‌واره‌ی آدمی که در اثر عدم استفاده، به مرور ناکارآمد می‌شود و وجودش از یاد می‌رود). بهرحال اگر لذت و سرخوشی، اصلی بشری، و متون هم یکی از امکان‌های پدیداری این اصل باشد، در اینصورت طبق گفته‌ی بارت، جایگاه لذت در «نظریه‌ی متن»، روشن و مشخص نیست؛ چرا که به باور وی«متن»، به منزله‌ی عرصه‌ی ظهور و پدیداریِ لذت، به تصرف اخلاق و حقیقت درآمده است. حال آنکه از نظر رولان بارت، "لذت، یک فاصله‌گیری، یک بادبان برافراشتن است که بدون آن نظریه‌ی متن باز به دام یک نظام متمرکز، یک فلسفه‌ی معنا می‌افتد" (ص91). پس در واقع لذت و یا از آن جدی‌تر سرخوشی، همان چیزی است که امروزه در متن غایب است؛ اما این غیبت امری ذاتی نیست بلکه به باور بارت از سوی نظریه‌ی متن، و چه بسا ایدئولوژیِ در پس نظریه‌ی متن به تصرف درآمده است و این نه مربوط به این یا آن متنِ خاص، بلکه مربوط به هر متنی‌ست که از مشروعیت و به اصطلاح رسمیت برخوردار است؛ به بیانی متون ایدئولوژی‌زده. و از قضا راز ماندگاریِ بازتولیدانه‌ی این متون  نیز در همین است: در تکراری که از ناحیه‌ای مرکزی آنرا کنترل و هدایت می‌کند، آنهم به‌مثابه‌ی امری اجتماعی که نهادینه می‌شود و بدان طریق چیزهای اطراف را «نهادینه می‌‌کند»؛ اما فرسنگها دور از قدرتِ «لذت برهم زننده‌ و آشوب‌گر»؛ حال آنکه سرخوشیِ فارغ از هر گونه نهاد و قیود اجتماعی (ص 61)، به دلیل مهجوری‌اش حتا از راه و روشی برای بازتولید خود نیز آزاد است. از اینرو آزاد و به اصطلاح یخلی‌وار از عوامل پایداری می‌زید!....
رولان بارت، در کتاب «لذت متن» جداً بر آن است تا چنین لذتی را از درون سایه‌ها بیرون کشد و به تماشایش بگذارد. شاید برای به حسرت واداشتن آدمی! باری، از نظر بارت پیوند حاصل از عقد عقلانیت و اخلاق به «حقیقت»ی منجر شده است که فرایندش به جای آزادسازی، در جهت اسارت آدمی عمل کرده است. اما جالب است بدانیم لذت متنِ بارت بیشتر به تصفیه حساب (طلب‌کاری؟) می‌ماند تا بریدن و ناامیدی از خِرَد بشری. بارت بی‌نیاز از ذکر موقعیت، حتا لحظه‌ای خود را از میدان عقلانیت و خرد دور نمی‌کند اما نقطه‌ای که در آن جای گرفته، مجهز و آشنا به پارادوکس‌های عقلانی‌ست. همان‌هایی که خِرَدِ پیر که آگاه به «بی‌بنیادی و بی‌غایتی وجود است» به آن می‌بالد، حال آنکه پاشنه‌ی آشیلِ مدرنیست های خشک مغز و کلاسیک به شمار می‌آید. بهرحال چنانکه در کتاب لذت متن پیداست، بارت مسلط به شناخت‌ لذتِ سرکش و زیر و زبَر کُن است. لذتِ سرخوشانه‌ای که نه رام و تحت نظارت، بل بهره‌مند از قدرت سرخوشیِ ویران‌کننده‌ی ساختارهاست. بی‌یار و یاور و یا بدون هر گونه سرنمونی در خدمت به ایدئولوژی خاص؛ (یکی دیگر از دلایل ناپایداریِ آن!)؛ پس کار و بارش همچون هر طوفانی، صرفاً برهم زدن نظم و صرفاً ویرانی است و بس؛ و اما آدمی که در چنین نقطه‌ای ایستاده است به قول بارت " جامعه‌ی ما را به سخره خواهد گرفت: دادگاه، مدرسه، تیمارستان، گفت‌وشنود ـ او با این همه [با هیچکس]، هیچ نسبتی نخواهد داشت: کیست که تناقض را بی شرمساری تاب آورد؟ اما حال، [به گفته‌ی بارت] این ضد قهرمان به دنیا آمده: او همان خواننده‌ی متن است، آن زمان که لذت خود را می‌برد. اینجاست که اسطوره‌ی کتاب مقدس معکوس می‌شود، درهم ریختگیِ زبان‌ها دیگر یک مجازات نیست، سوژه با همخانگی زبان‌هایی که در کنار هم کار می‌کنند به سرخوشی راه می‌برد. متن لذت‌بخش، همان بابلِ بخت‌یار است" (ص22).

  • محسن جمشیدی
هیچ برنامه ی از پیش تعیین شده ای برای حضور در یک شب نجوم واقعی وجود نداشت.صبح جمعه وقتی که از خواب شیرین برای رفتن به کلاس برنامه نویسی و نقشه کشی مهندسی از خواب بیدار شدم،نوتیفیکیشن توییتر توییت پوریا ناظمی مبتنی بر تبریک روز نجوم را نشانم داد.من هم تنها با یک فیو جواب تبریکش را دادم و بعد هم باقی قضایا مثل دیگر جمعه گذشت.
وقتی که کلاس نقشه کشی به پایان رسید و من رفتم که همراه دوستم به یک تفریح جمع و جور عصر جمعه جامه ی عمل بپوشانیم.مترو آزادی بعد از کمی تاخیر همدیگر را دیدیم.گزینه ی از پیش تعیینش ده ای وجود نداشت پس به بررسی پیشنهاد های دو جانبه پرداختیم و در یک بررسی کوتاه و یک سرچ اینترنتی با اینترنت همراه جان فرسا به نتیجه ی جالبی رسیدیم:   
      مراسم روز نجوم در برج میلاد
همه چیز برج میلاد شبیه باقی جمعه هایش به نظر می رسید اما اشاره ی کارکنان ما را به رواق هنری طبقه اول کشاند جایی که غرفه های نجومی برپا بودند و بعد سوال و جواب های نجومی و تبادل اطلاعات بین ما و متصدی غرفه ها صورت گرفت.
در حد فاصل دو رواق در محوطه ی باز تلسکوپ ها و عدسی های کانونی برای علاقه مندان وجود داشت و در رواق هنری دیگری سخنرانی های نجومی وجود داشتند.من به سخنرانی دکتر میرترابی رسیدم و سخنرانی ایشان پیرامون کشفیات تازه نجوم را شاگرد و شنونده بودم.
بعد هم در کنار سیاوش صفاریان پور که درحال پلاتو گرفتن و تهیه صحنه هایی احتمالا برای برنامه آسمان شب هفته آینده بود، در فضای باز در هوایی که هنوز روشن بود ماه را رصد کردیم و لذت بردیم.
دوستم که برای اولین بار بود که رصد و نگاه از درون تلسکوپ را تجربه می کرد بی اندازه هیجان زده شد و سعی بر تکرار چندباره این کار داشت اما برای من این کار خیلی هم تازه نبود ولی باز هم جذابیت خاص خودش را داشت.
در بین غرفه ها حضور پژوهشگاه تاریخ علم و معرفی ابزار رصدی دانشمندان ایرانی و اسلامی، غرفه ی مجله نجوم و ارائه ی پیکسل و لیوان های نجومی علاوه بر کتب و مجلات نجومی، دانشجویان دانشگاه صنعتی شریف و مطرح نمودن سوال هایی از قبیل چرا زمین گرد نیست و چرا با وجود ستاره ها فضا تاریک است و غیره چشمگیر تر از بقیه غرفه ها بود و البته یک کمپ کویری و رصدی هم با تبلیغات انبوه اظهار وجود چشمگیری داشت.
دیگر عنصر این مراسم نجوم وجود افرادی بود که با پوشش و گریم مبدل نقش دانشمندانی چون ابوریحان بیرونی و خیام را بازی می کردند و در نوع خود کار جدیدی به شمار می رفت.
و اما نمایشگاه عکس های نجومی مرتضی مرادلی:جادوی شب ایران که در انتهای راهرو بخشی را به خود اختصاص داده بود و فوق العاده هم زیبا بود.البته این نمایشگاه تکرار کوچکی از نمایشگاه رازهای شب ایران بود که در هفته بین المللی نجوم در کاخ گلستان برگزار شده بود.
تا قبل از تاریک شدن هوا سری به فضای تجاری پای برج زدیم و در شربت خانه بیدمشک شربت انار و بهارنارنج نوشیدیم.بعد تصمیم بر این شد که سری هم به بالای برج برج بزنیم و هوای تهران در ارتفاع 280 متری را تنفس کنیم.
بعد از تماشای تهران از زاویه ی دید میلاد به محوطه ی پایین برج رفتیم و دیدیم که تلسکوپ ها ما را می خوانند.کم کم با تلسکوپ ها ستاره شدم.انگاه که در فضای بی کرانم.واقعا لذت وافری بود برای شبی که هیچ برنامه ی از پیش تعیین شده ای برای گذراندنش نداشتم.
بعدتر هم در آخرین لحظه های مراسم با محمدجواد ترابی و سیاوش صفاریان پور چند کلمه ای هم صحبت شدیم و از روز نجوم امسال گفتیم.
جای همه شما خالی به ما که خوش گذشت
  • محسن جمشیدی
تا چند سال پیش تقریبا اولین جواب هر کودکی به سوال در آینده می خواهی چه کاره شوی خلبان شدن بود، چرا که آرزوی پرواز شاید بعد از راه افتادن همه ی ما جزو اولین آرزوهایمان بوده و هست.امروزه البته تنوع شغلی و دسترسی به اطلاعات به حدی گسترده و سهل شده که تعجبی ندارد اگر کودکی در جواب سوالتان درباره ی شغل اینده اش بگوید مهندس صنایع با گرایش مدیریت پروژه!!!
و اما خلبانی که شغل مورد بحث این مقال است و هنوز هم در سطح جهان جزو چند شغل با سطح مقبولیت اجتماعی بالا محسوب می شود این روزها شرایط ورود به آن مخصوصا در ایران به نسبت قبل سهل تر و دستیافتنی تر شده است.
راه ورود به خلبانی هواپیمای شکاری و جنگنده از دانشکده های افسری -دانشکده علوم هوایی شهید ستاری- می گذرد و مورد بحث این مقال نیست.تمرکز ما روی خلبانی هواپیماهای غیر نظامی (Civil) ست.
شاید تعریف ما خلبانی در ذهن مان تعریف درستی نباشد پس بهتر است قبل از هر چیزی بدانید که:
خلبان بالاترین فرد در سیستم هدایت وکنترل و نظارت هواپیما است که در واقع فرمانده هواپیمایی با میلیون ها دلار ارزش و مسئول حفظ جان چند صد مسافر هواپیما، می‌باشد. 
برای خلبانی هوپیماهای مسافربری نیاز به طی سه دروه ی آموزشی و کسب گواهینامه بین المللی این سه دوره از سازمان هواپیمایی کشوری (CAO)  دارید:

1- مدرک PPL: این مدرک برای هواپیماهای سبک نظیر Cessna است. PPL مخفف Private Pilot's Licence به معنی مدرک خلبانی شخصی است. 
حداقل مدت دوره ۸ ماه
۴۹۶ ساعت کلاس زمینی دوره PPL
۴۰ ساعت پرواز 
۵ ساعت پرواز با شبیه ساز 

2-مدرک CPL: این مدرک برای هواپیماهای سنگین و باربری نظیر هواپیماهای Boeing 747 , ATR , AirBus A310 و ... است.کلمه‌ی CPL مخفف Commerical Pilot's Licence به معنی مدرک خلبانی تجاری است. 
حداقل مدت دوره ۱۰ ماه
۳۸۵ ساعت کلاس زمینی دوره‌ CPL
۱۰۰ ساعت پرواز
۱۰ ساعت پرواز با شبیه ساز 
3-مدرک IR: این مدرک برای کار در شرکت‌های هواپیمایی لازم است. این کلمه مخفف Instrument Rating به معنی نحوه‌ی عملکرد ابزار است.
حداقل مدت دوره ۳ ماه
۳۲۰ ساعت کلاس زمینی دوره IR
۲۰ ساعت پرواز
۲۰ ساعت پرواز با شبیه ساز

اگر مطالب بالا را به دقت مطالعه نموده باشید متوجه شده اید که آموزش در دوره های خلبانی در سه فاز آموزش زمینی(Ground)، ساعت پروازی (in Flight) و پرواز با شبیه ساز (Flight Simulator)  صورت می گیرد و بخش عمده ی آموزش از نظر زمانبری منوط به دوره زمینی می گردد.
این آموزش های خلبانی در ایران در دو بخش خصوصی و دولتی صورت می گیرد که بخش دولتی آن محدود به آموزش دوره های زمینی در دانشگاه جامع علمی کاربردی می شود.
سطوح آموزشی خلبانی در دانشگاه جامع علمی کاربردی به شکل زیر می باشد:
خلبانی PPL در مقطع کاردانی 
خلبانی CPL در مقطع کارشناسی
دانشجوی خلبانی در این روش علاوه بر پرداخت هزینه ی کمتر برای دوره های  آموزش زمینی نسبت به هزینه ی این آموزش در آموزشگاه های خصوصی از قابلیت دریافت مدارک مقاطع آموزش عالی نیز برخوردار می گردد.البته در این نوع طول دوره ها افزیش یافته و حداقل ملزم به گذارندن چهار ترم تحصیلی برای دوره ی کاردانی PPL و چهار ترم تحصیلی برای دوره کارشناسی CPL می باشد.
در این روش آموزش برای تکمیل آموزش دانشجو می بایست ساعت های پروازی در نظر گرفته شده توسط معاونت استاندارد سازمان هواپیمایی کشوری را در آموزشگاه های مجاز آموزش خلبانی طی کند، برای این منظور از طرف دانشکده ی در حال تحصیل به یکی از آموزشگاه ها معرفی می گردد و البته که هزینه ساعت های پروازی به صورت آزاد و طبق مصوبه سازمان هواپیمایی توسط موسسه آموزش آزاد اخذ می گردد.
هزینه دوره های زمینی که در دانشگاه گذرانده می شوند مطابق با نرخ مصوب وزارت علوم و تحقیقات کشور بوده و به صورت شهریه ی ترمی پرداخت می شود.برای ورود به دور ها نیز در زمان پذیرش دانشگاه های علمی کاربردی سهمیه ورودی واحد های ارائه دهنده کاردانی و کارشناسی خلبانی در دفترچه ثبت نام ذکر می گردد که عمده ی مراکز علمی کاربردی ارائه دهنده این دوره ها مرکز آموزش صنعت هوانوردی تهران،بندعباس،مشهد و ... می باشند
و اما آموزش خصوصی در آموزشگاه های آزاد که بیشتر در تهران متمرکز بوده و البته در کرمان و قم نیز وجود دارند با شرایط ورودی تقریبا یکسانی به شرح ذیل صورت می گیرد:
1.      حداقل سن جهت ورود به دوره خلبانی ۱۸ سال تمام می باشد.
2.      حداقل تحصیلات دیپلم می باشد.
3.      دارابودن گواهی پایان خدمت سربازی، معافیت دائم غیر پزشکی، گواهی کفالت و یا برگه اشتغال به تحصیل از دانشگاه
4.      داوطلبین بایستی برابر استاندارد طب هوائی سازمان هواپیمائی کشوری از سلامت کامل برخوردار باشند.
 5.      آشنائی با زبان انگلیسی در حد مکالمه و توانائی خواندن و درک متون در کتب هوانوردی و آزمون های مربوطه، برای داوطلبین الزامی است.

جزئیات آموزش نیز همانگونه که در سطور پیش اشاره شد می باشد. استاندارد طب هوایی نیز شامل موارد زیر بوده که البته این موارد مذکور کاملا دقیق نبوده و قابلیت اتکا به طور کامل را ندارند:
بطور کلی آزمایشات کامل خون و ادرار، نوار قلب، نوار مغز، اکو کاردیو گرافی قلب، هولتر مانیتورینگ (در صورت لزوم) ، تست چشم (شامل دید دور و دید میانه و دید نزدیک، ‌ عمق دید ‍، تست رنگ، و تست چشم با دستگاه) ‍، نوار گوش یا ادیومتری، عکس ازریه‌ها وسینوسها و نوار ریه، عکس از فک و دندانها و معاینه دندان، تست HIV و معاینه کامل بدن و انجام فشارخون. 
تست هوش همان تست هوشی است که برای یک فرد بالغ و دارای مدرک دیپلم در آزمونهای ورودی ارگانها برگزار میشود و منابع آنکتابهای تست هوش موجود در کتاب فروشی هاست. 
تست روانپزشکی نیز بسیار ساده است تا سلامت روانی شما را تایید کنند.
حداقل قد مورد نیاز برای خلبانی نیز 165 سانتی متر می‌باشد. 
بعد از گذراندن تمامی معاینات پزشکی در صورت قبولی کارت AMC به شما داده می‌شود که نشان دهنده‌ی سلامت کامل شماست و شما مجاز به شرکت در دوره های خلبانی هستید.
همچنین شرایط ورود به دوره های دانشگاهی مطابق با شرایط دانشگاه جامع علمی کاربردی بوده و اطلاعات آن در دفترچه های ثبت نام دردسترس می باشد.
  • محسن جمشیدی
Real peace comes from our hearts(Inner peace) and Ieads to peaceful relations in the family and community and among nations.
Let's inspire others eith non-violence every day...
Let's be messengers of peace in every interaction.
  • محسن جمشیدی