نمی توانم ادامه دهم، ادامه خواهم داد. فصل دوم
پنجشنبه, ۱۴ تیر ۱۴۰۳، ۱۱:۳۲ ق.ظ
قرار بود درمان باشیم نه درد. مرهم باشیم نه زخم. مدت هایت یک جنگنجوی غمگین م. یک ادامه دهنده ی بی رویا. به خودم زیادی سخت می گیرم. این را اغلب به من گفته اند ولی باز هم فکر می کنم در همین سخت گرفتن هم کوتاهی کرده ام. باید ادامه دهم و در میان این همه مبهم یک امید یافت. شاید مشکل باشد اما ناممکن نیست. شای این قدر ها هم سخت نباشد، ولی خب آسان هم نیست.
- ۰۳/۰۴/۱۴