نسل ِ من

محبوب ترین مطالب

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «استراتژی محتوا» ثبت شده است

شبکه های اجتماعی هر یک به هویت خاصی شناخته می شوند که که در واقع نشات گرفته از تاثیر سیاست گذاری های تولید کنندگان و توسعه دهندگان آن شبکه اجتماعی بر ذهنیت جامعه کاربری ست.

در این میان در بین شبکه های با محوریت محتوای تصویری، اینستاگرام در کنار وسعت جامعه کاربری از سطحی نگری ها و محتوای زرد بیشتری برخوردار است اما انگار پینترست هویت خود را در ایده پردازی و محتوا محوری بنا نهاده است.

من که تجربه ی لذت غرق شدن در عکس های اشتراک گذاری شده در پینترست را قابل مقایسه با اینستاگرام گردی نمی دانم چرا که جستجو و مرور محتوای اشتراک گذاری شده توسط افرادی که حتی آن ها را دنبال نمی کنید در پینترست شما را به کلی ایده و محتوای تصویری ناب می رساند که در اینستاگرام خبری از آن ها نیست.

سیاست اشتراک گذاری تصاویر در پینترست که آن را پین نمودن تعبیر می کند قابلیت این را دارد که شما را به مطلب لینک شده ای هدایت کند که حاوی این تصویر است و این خود نشان از اهمیت دادن به محتوای نوشتاری موجود در وب در کنار محتوای تصویری ست.

از طرفی جستجو در پینترست و بُرد های موجود که مجموعه ای از عکس های دسته بندی شده در یک موضوع اند بسیار هوشمند بوده و شما را سریع به محتوای مورد نظر می رساند، حال اینکه از قابلیت جستجوی تصویری جالب توجه ای نیز برخوردار است که اجاره می دهد با انتخاب بخشی یا کل یک تصویر به تصاویر مشابه ‌ نزدیک بدان دسترسی یابید.

برای من پینترست در ایده و محتوا ختم می شود و اغلب اوقاتی که برای جستجوی محتوایی نو به آن س یر زده ام پاسخگوی نیازم بوده است.

  • محسن جمشیدی
آنچه باعث نوشتن این مطلب شد تجربه ی اخیرم در به دام تبلیغات غیر واقعی افتادن بود، برای خرید فرش طبق تبلیغات گسترده یکی از فروشگاه های فرش کرج به آنجا مراجعه کردیم و از سیستم مدیریت فروش و ارائه ی محصول آن جا خوردم، چرا که انگار واحد تبلیغات و بازاریابی مجموعه با واحد فروش و مدیریت داخلی آن هیچ ربطی به هم نداشتند. متاسفانه تنها شاهد فروش به پشتوانه ی تبلیغات و نام آشنا بودن برند بودیم و نشانی از آنچه که بتوان نام کیفیت بر آن نهاد نبودیم.
البته این اولین و تنها تجربه ی من در زمینه ی تبلیغات فریبکارانه نبود، متاسفانه در رسانه های مختلف و به اشکال متنوع شاهد تبلیغات دور از واقعیت و شعارهای تحقق نیافتنی از سوی مجموعه های متفاوتی هستیم و شاید همین باعث شده که ذهنیت غلطی نسبت به تبلیغات در ذهن ما شکل بگیرید.
تبلیغات، خرید آینده است ولی متاسفانه بعضی کسب و کارها با عدم پایبندی به اصول اخلاقی تنها با تبلیغات خرید امروز خود را تضمین می کنند و استراتژی برای حفظ مشتری و تداوم فروش ندارند. برای خرید آینده باید مخاطبان به باور درستی برسند و تبلیغ باید این باور درست و واقعی را ارئه بدهد در حالی که برخی تبلیغات با ارایه ی محتوای غیر باور پذیر باعث تخریب ذهنیت مخاطب شده و آینده ی محصول و مجموعه مورد نظر را با بحران روبرو می کند.
البته باور پذیری تبلیغ به ابعاد هوش مخاطب بستگی دارد و به دلیل پراکندگی مخاطبان در همه سطوح جامعه ممکن است محصولی با تبلیغات غیرواقعی و تنها بواسطه ی فریب و تکرار به طور مقطعی فروش داشته باشد ولی این روند پایداری نبوده و قطعا در صورت عدم تطابق کیفیت محصول یا خدمات با ادعای مطرح شده از جانب تبلیغات، خیلی زود فروش رو به افول می گذارد.
البته مدت هاست بواسطه ی عدم نظارت صحیح رسانه ها بر تبلیغات و سودجویی برخی دلال صفتان، شاهد تبلیغات دوره ای و مکرر یک محصول بوده که با وجود این حجم از هزینه ی تبلیغاتی حتما فروشی متناسب با آن دارد ولی خیلی زود متوجه افول و فراموشی محصول مورد نظر می شویم و این بدین معنی ست که دوران فریب و فروش آن محصول - که کیفیت ش هیچ ربطی به آنچه در تبلیغاتش بیان می شود ندارد- به سر آمده است.
باورپذیری و صداقت یکی از اصول تولید محتوا ست و امیدواریم که این روند موجب نشود که تبلیغات و تولید محتوای تبلیغاتی و اطلاع رسانی جایگاه خود را از دست داده و تنها دروغ و فریب را در ذهن مان متبادر کنند، هر چند که اعتبار رسانه در باورپذیری و کیفیت محتوا و تبلیغات هم تاثیر مستقیم داشته و بیشتر ناراستی ها در رسانه های ضعیف و کم اعتبار مشاهده می شوند.
  • محسن جمشیدی