نسل ِ من

محبوب ترین مطالب

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «گروه مجلات همشهری» ثبت شده است

روزهای زیادی ست که "داستان" را به همراه دارم شاید همه جا،حتی در جاهایی که خیلی تنها بودم تنها داستان بودِ که مرا از تنهایی درآورده.داستان برای من فقط یک مجله نیست.یک همراه همیشگی ست.شاید می شد که بخش هایی از آن را به جهت هماهنگ نبودن با سلیقه و میلم کنار می گذاشتم و نمی خواندمش اما بخش های مورد نظر را با لذت می خواندم و کشف می کردم.مثل مزه کردن غذاهایی نو و البته در برخی موارد طعم آشنا، از خواندنشان لذت می بردم.از احترام به مخاطبی که از جانب صاحبان اندیشه ای که این مجله را در می آوردند لذت می بردم.احترامی که نه با عزیزان و دوستان و غیره خطاب کردن که با انتخاب بهترین ها برای مجله برایمان قائل بودند.
با این همه زیادی کمی های خاص خودش را داشت که اصلا من یک مورد آن هم یادم نمی اید.شاید اصلا کاستی وجود نداشته!
من از تحریه مجله همشهری داستان نه وجه نقدی دریافت کرده ام نه قول دریافت امتیازی ویژه فقط به زیبایی نوع کاری که انجام می دهند ایمان دارم و ترجیح می دهم از آن برای دیگرانی که شاید رهگذری باشند که از کنار وب نوشته های من عبور می کنند بنویسم.بنویسم که ارزش خواندن را دارند و بهتر است در بین گزینه هایشان برای خرید، همشهری داستان را هم قرار دهند.
این یه تبلیغ مستقیم است.آدم برای چیزهایی که دوست دارد تبلیغ هم کند اشباه نیست این طور هی به جامعه همشهری داستان خوان ها اضافه می شود و هی احتمال استمرار حیات آن بالا می رود.
عمر مجله سه چهار سالی ست و من از روز اول پا به پای آن بوده ام و قد کشیدنش را دیدم،شیطنت هایش،خنده و  گریه هایش و رفتن و آمدن دوستان و اعضایش را.به حق که عمر پرباری داشته و کوله بارش برای مخاطب کم سنگین نیست.آنقدر که من و شمای خواننده را راضی کند هست.
پ ن:این مطلب را به جهت تشکر از تلاشی که سردبیر پیشین این مجله برای آن کشیده نوشتم و امیدوارم مجله بعد از مرشدزاده هم به خوبی به کارش ادامه دهد.
  • محسن جمشیدی