نسل ِ من

محبوب ترین مطالب

۲ مطلب در دی ۱۳۹۳ ثبت شده است

کاش قبل شام می نوشتم. بعد از شام یک حس سیری و اشباع به آدم دست می ده که کمتر جاهای خالی زندگی شو احساس می کنه. قبل از صرف شام حرف های زیادی برای گفتن داشتم اما الان بیشتر به مزه ها و طعم ها می اندیشم تا درد و تلخند ها.

خوب داشتم به سرگشتگی و سرگردانی می اندیشیدم.به اینکه نمی دونم تصویر دنیا از دریچه ی کدام دیدگاه به حقیقت نزدیک تره.شاید اگر فیلسوفی در جمع بود بیشتر حول این سوال به چالشم می کشید تا دقیقا متوجه شود که من منظورم از این درست تر و شبیه تر به حقیقت چیست؟

به حال آنانی که در یک مسیر طی طریق می کنند و انرژی و تمرکزشان را به یک زمینه فکری و رفتاری متمرکز می کنند غبطه می خورم. اما نمی توانم خودم را تنها در یک مسیر محدود کنم.بلی دقیقا دغدغه در همین تصور است.اینکه فکر می کنم از دیدگاهی خاص نگریستن و متعهد شدن به یک دیدگاه خاص محدودیت و نقصان است.

شاید انتخاب شهامتی می خواهد که من ندارم.همیشه به ناخواسته وارد فضاهای فکری متفاوتی شده ام.گاه طعم دید شاعرانه را چشیده ام و گاه از نگاه منجمان بهره برده ام.گاه محقق و پژوهشگر بوده ام و گاه خبرنگار و ژورنالیست.دانشجو و دانش آموز و سرباز هم بوده ام و کارگر و صنعتگر و کاسب هم. اما هیچ وقت به قطع هیچ یک از اینها نبوده ام.چرا که همیشه در هر فضایی نظر به فضای دیگری داشته ام و اینگونه اندیشیده ام که شاید این موقتی ست و باید برای فردا راه و دیدگاه بهتری برای نگاه به جهان از دریچه ی آن بجویم.

دلم اما حالا یک پیوستگی و یکپارچگی می خواهد.اینکه مشخص باشد 

  • محسن جمشیدی

هنوز هم زیباتر از همه وب نویسی ست.هنوز هم شیرینی وب نویسی بیش تر از توییت کردن و اشتراک گذاشتن نمایه در فیس بوک است.بیشتر از اشتراک عکس در اینستاگرام و صفحه خصوصی دیگر شبکه های اجتماعی ست.

فضای وبلاگ خلوت و خواستنی تر است،مخصوصا وقتی که رنگ زمینه ی تیره ای برایش انتخاب کنی و صمیم تر و خودمانی تر بنویسی.

من که هنوز وبلاگ را بیشتر دوست دارم اما متاسفانه جذابیت های بصری و ارتباطی دیگر شبکه ها از آن پیشی گرفته اند و من هم کمتر به وب نویسی دست مس زنم.

  • محسن جمشیدی