نسل ِ من

محبوب ترین مطالب

۴ مطلب در آذر ۱۳۹۲ ثبت شده است

  • محسن جمشیدی
Two true stories about two life champions
Mark Zupan: You can't live in the past.
Bethany Hamilton: People can do whatever they want ...
In a voice track listen them stories.
  • محسن جمشیدی
پیشاپیش اعتراف می کنم که اظهار نظر بنده نه خیلی تخصصی ست و نه اصراری دارم بر اینکه بی نقص است.فقط می دانم شاید این اشاره ی ناقص ام بدین موضوع جای بحث بسیار دارد.
موضوع مورد بحث این مقال بررسی و مطالعه نوع بشر به مثابه ی یک سیستم -سامانه- است.برای یک سامانه هدفی مشخص تعیین شده و فعل مورد حدوث در یک سامانه که منجیر به حرکت به سوی هدف می شود را می توان در خروجی ساامانه مشاهده نمود.
طبیعتا هر خروجی معلول پردازش و دریافت هایی می باشد.پس اینگونه می توان گفت که انسان را هدفی ست و فعلی در جهت حرکت برای سوق به هدف و این فعل دارای وجه ورودی،پردازش و خروجی ست.و اما درگاه ورودی در انسان محدود به حواس پنج گانه چشایی،بینایی،شنوایی،بویایی،لامسه و البته شاید در مواردی الهام یا حس ششم می باشد.اما چیزی که بیشتر مورد مطالعه و تفکر قرار می گیرد وجه پردازش و خروجی ست.
خروجی حتما معلول پردازش است.حتی اگر پردازش در جهت تغییر نباشد و غرض ارائه ی بی کم و کاست ورودی به عنوان خروجی باشد باز هم داده نیاز به طی مسیری از ورودی به خروجی ست که این مسیر در سامانه در بستر پردازندده طی می گردد.گاه بی اینکه تغییری در ان داده شود و گاه در معرض هزار بالا و پایین و کم و زیاد.چیزی که بدهی ست لزوم تلاشی ست اجتناب ناپذیر در جهت ارائه داده.
خروجی-عینیت بخشی به واسطه لمس و کنترل اعضا برای خلق اثر تجسمی و بصری چیزی که دیدنی ست-انتقال معنا به واسطه نقاشی،فیلم سازی- و یا حتی لمس کردنی-انتقال مفاهیم به واسطه مجسمه سازی و معماری-در مواردی شنیدنیست چون موسیقی و چشیدنی و بوییدنی ست چون طبخ.و البته طیف گسترده ی زبان بدن.اشاره .نوع نگاه.رقص اعضا و ...دیدنی ست چون نگارش
انسان متناسب با ورودی اطرافیان و مخاطبان خود از نوع خاصی از خروجی استفاده می کند
و یا بیان شفاهی که شنیدنی ست.  گفتار و تولید صوت به واسطه ی کنترل اعضا ی گفتاری.
بیشترین بار دریافت به دوش بینایی ست و بار کلی خروج بر دوش کنترل اعضا چه انجا که بواسطه ی کنترل زبان می گوییم و چه انجا که به دست می نگاریم و می نویسیم و می نوازیم و می سازیم و...
این ها همه از لطف حق تعالی ست.
پردازش.یعنی تفکر یعنی پردازش و ایجاد دگرش در داده ها و یا حتی تولید داده بر مبنای داده های پیشین

  • محسن جمشیدی
نمی دانم اینکه نمی توانیم در مورد یک لحظه ی بعدمانحدس درستی بزنیم،اینکه هر دم امکان غافلگیر شدنمان آن هم به شدت وجو دارد،اینکه از هیچ آینده ای مطمئن نیستیم،اینکه هر آن ممکن است اتفاق تازه ای بیفتد و خیلی چیزها تغییر کنند و ... فقط از ویژگی های جامعه ماست یا همه جای دنیا آسمان همین رنگ است؟
اما چیزی که خوب می دانم این است که شاید آدم های هیچ جای دنیا غیر از جامعه ما نمی تواند اینقدر زود به اوضاع جدید عادت کنند.اینکه این توانایی و انعطاف در رفتار ریشه در تاریخ ملت مان دارد یا نه را نمی دانم اما به هر حال قابلیتی ست ستودنی.فکر می کنم مردمان سخت کوش دیگر پاره های این جهان اگر چنین نعمتی داشتند شاید انسان امروز در مریخ زندگی می کرد.
  • محسن جمشیدی